|
|||
بازار و بازارسازی اینترنت اشیا با ورود به قرن بیستم شاهد انقلاب صنعتی چهارم هستیم که انقلاب دیجیتالی نامیده می شود. انقلابی که فناوری های هوشمند نظیر سنسورها، پرینترهای سه بعدی، رباتیک، شبکه های ارتباطی گسترده، رایانش ابری، هوش مصنوعی، واقعیت مجازی، واقعیت افزوده و کلان داده نقش به سزایی در شکل گیری آن دارند. در حال حاضر، ادغام تمامی این فناوری ها در یک بستر جامع و یکپارچه به نام اینترنت اشیا ممکن شده و آنرا به عنوان مهمترین پیشران انقلاب دیجیتالی مطرح ساخته است. پیشرانی که در راستای تحقق اقتصاد دیجیتالی، در آینده نزدیک وضعیت تولید ناخالص داخلی را با تاثیر بر حوزه های مختلف صنعت کشور نظیر سلامت، حمل و نقل، انرژی، کشاوری، زنجیره تأمین، خرده فروشی و غیره بهبود می بخشد. اما نکته اینجاست که این ابزار تحقق انقلاب دیجیتالی در کشور ما، نیازمند راهبری و مدیریت از سوی حاکمیت و دولت به عنوان متولیان حوزه فاوا هستند، جایی که استراتژی ها، سیاست گذاری ها و خط مشی های کلی حوزه فاوا تدوین و ابلاغ می شود. در حال حاضر زمینه و پتانسیل بسیار بالایی برای ورود گسترده انواع بازیگران نظیر; استارتاپ ها، شتابدهنده ها، سرمایه گذاران، سازمان ها، اپراتورهای شبکه و موبایل، مصرف کنندگان نهایی و غیره در بازار عرضه و تقاضای اینترنت اشیا در کشور وجود دارد، اما عدم وجود یک اکوسیستم پویای تعریف شده جهت نقش آفرینی هریک از بازیگران، موجب ایجاد سردرگمی در بازار اینترنت اشیا شده و حتی در مواردی تصمیم گیری ها و سرمایه گذاری های کلان عجولانه اتفاق افتاده که نتایجی همچون; از دست دادن زمان رقابت در بازار، هدر رفت سرمایه، کاهش انگیزه، افزایش زمان ارائه محصول به بازار و مهمتر از همه کدر شدن فضای کارآفرینی و کسب و کارهای نوین در پی داشته است. لذا جهت برطرف کردن دغدغه های ذکر شده پیشنهاد میگردد که در گام نخست، به تعریف اکوسیستم و زنجیره ارزش این فناوری متناسب با شرایط و فضای کسب و کار کشور بپردازیم، چرا که در ذیل این اکوسیستم، بازیگران و نقش هایشان کاملا مشخص شده و این شفاف سازی منجر به ایجاد زنجیره ارزشی خواهد شد که برای هر کدام از بازیگران و مهمتر از همه مصرف کننده نهایی ارزش افزوده ایجاد خواهد کرد. نکته اینکه، پس از تعریف اکوسیستم اینترنت اشیا و زنجیره ارزش آن، نگارش و تدوین نقشه راه اینترنت اشیا کشور نیز به مراتب آسانتر خواهد بود، چرا که تمامی عناصری که به نوعی موجب پویایی این اکوسیستم میشوند و در آینده مسئولیت محقق سازی نقشه راه اینترنت اشیا کشور را بر عهده دارند کاملا مشخص شده اند. اگر هدف از این شناخت را تعریف جایگاه بازیگران بازار اینترنت اشیا در نظر بگیریم، همانطور که این امر در دنیا بسیار رایج و مرسوم است، آنگاه بسیاری از شرکت ها و سازمان ها می توانند شرکای کاری خود را در بازار به راحتی پیدا کنند و در نهایت هم مشتری و تقاضا بصورت شفاف درخواست خود را ارائه خواهد کرد. نکته قابل تأمل در مورد این فناوری این است که تقریبا در دنیا هیچ شرکت و سازمانی وجود ندارد که بتواند تمامی بخش های اینترنت اشیا را به تنهایی پوشش دهی کند، پس میتوان ادعا کرد که اگر قرار باشد سامانه ای کاربردی و مفید از اینترنت اشیا به بازار عرضه شود نیازمند همکاری شرکت های مختلف است. اینکه این شرکت ها چگونه میتوانند یکدیگر را بشناسند و از امکانات یکدیگر بهره مند شوند همان تعریفی است که از زنجیره ارزش اینترنت اشیا شده است. در کشور ما نیز برخی مراکز و گروه های تخصصی سالیان گذشته اقدام به تعریف این زنجیره کرده اند که میتواند چراغ راه مدیران و تصمیم گیران کشور باشد. عیسی خوشوقت – محمد قیصری مرکز تحقیقات اینترنت اشیا زمستان 1396 |